محمدرضا گلزار ♥ گلزاریا

( نقطه ضعفی که تاکنون نادیده گرفته شده است )

تحلیلی مفید برای محمدرضا گلزار عزیز ( نقطه ضعفی که تاکنون نادیده گرفته شده است )

تحلیل در نظر گرفتن شرایط یک کار یا فیلم یا ...  در ابعاد و زوایای مختلف است .

انتقاد، نقد از یک حادثه، فیلم یا کار اجتماعی ..... است .

همانطور که می دانید محمدرضا گلزار تک سوپر استار ایران است ، مردی که یک تنه سینمای فقیر و زمین خورده ایران را از لحاظ اقتصادی و جذب مخاطب به دوش کشیده است . دیگر کسی  نیست که در ایران نام این بزرگ مرد را نداند . آن زمان که کپی و رایت فیلم ها بسیار زیاد بود فیلم های محمدرضا ، خوش می درخشید .دهه 80 دهه سرافرازی و جذب مردمان عزیز ایران به سمت سینمای ایرانی بود . فیلم های محمدرضا گلزار همچنان ادامه پیدا کرد تا آخرین فیلم اکران شده به نام تو و من که نسبت به چیزی که انتظار می رفت نتیجه جالبی نداشت !

فیلم تو و من با انتخاب نا بازیگرهای متعدد، تمام مسولیت فروش و نتیجه را به گردن محمدرضا گلزار آویخت . اما این فیلم هر چه بود صدای برخی از طرفداران محمدرضا ی عزیز را هم در آورد .

در مصاحبه اختصاصی که با جناب بهمن گودرزی ( کارگردان موفق فیلم شیش و بش با فیلمنامه خود محمدرضا گلزار) داشتم، ناخواسته بحث دوستانیمان به جایی رسید که جرقه ای در ذهن من روشن کرد ، تا به امشب که ناگهان مثل ایکیوسان این نوشته ی پیش روی ، به فکرم خطور کرد .

تحلیلی دوستانه و بدون غرض ورزی به دوست عزیزم محمدرضا گلزار ( مردی که تا ابد جاوید خواهد ماند ).

 بهرحال تلاشهای خوب، پاداش های بی نهایت دارند که آن را پرودگار بزرگمان با کائناتش به آن شخص هدیه خواهد داد .

خیلی سریع از تمامی فیلمهای گلزار که بگذریم جایی توقف می کنم . میخواهم این فیلم را در یک جمله تحلیل کنم :

فیلمی به نام " گل یخ " که برگرفته از یک فیلم قدیمی ایرانی به نام «سلطان قلبها » است . فیلم قدیمی که تا کنون هواداران زیادی دارد که حتی نسل جدید را نیز سمت خودش جذب کرده است . اولین سکانس، ازدواج رل رضا و شاکردوست است . دختری که تازه پا به سینما گذاشته است و فیلم مجردهایش نشان دهنده توانمندی های فوق العاده اوبدون خودنمایی و هر گونه جلب توجه است . اما غیبت روزهای بعد از سکانس اول که اولین بازی ایشان در کنار محمدرضا گلزار است نشان دهنده ضعف این بازیگر زن در نقش مقابل یا جفت هنری محمدرضا گلزار است . این اشتباه در فیلم مجنون لیلی باز تکرار شد ، مچ شدن، چیزی است که در بازیهای محمدرضا گلزار عزیز کمرنگ و پررنگ شده است . فیلم دو خواهر از چشم گروهی شکست خورده و از چشم گروهی نسبتا موفق بوده است . فیلمی که می توانست بسیار بهتر از این باشد، داستانی متفاوت و تکرار نشدنی !

و فیلم آخر که صدای منتقدان را بلند کرد فیلم تو و من بود . الناز شاکردوست گذشته از سوابق حرفه ای اش که با گذشت سالها به جای پیشرفت، به فکر عکس های هنری مختلف در اماکن مختلف برای جلب توجه دیگران است، دیگر بازی خود را که بسیار قدرتمند بود در خود خاموش کرده است و دچار نوعی هیجان خودبینی ظاهری شده است تا جایی که به جای پاسخ دادن به جواب سلام طرفدارانش جلوی آنها کت والک راه میرود تا خودنمایی کند!  این نوع راه هنری در پیش گرفته شده و به قول خودشان محل کار ، دیگر تمایلی برای کسی باقی نگذاشته است که بتواند یکه تاز میدان باشد ، و باید کسی مثل اکبر عبدی در فیلم رسوایی او را در این عرصه هل دهد که : کمی بازی کن تا نمایش شو .

خوب...  فیلم تو و من تلنگری بود برای محمدرضای عزیز که علاوه بر کارگردان و بررسی فیلمنامه ، بازیگران اطرافت را بهتر تحلیل کن و حتی اگر لازم است ، پیشنهاد تغییر در بازیگران را داشته باش .چرا که در دنیای هنری سینما که هر روز ستاره ای جدید را در خود ظاهر میسازد تصمیم گیری های مهره های قوی و اقتدار انتخاب یک سوپر استار بسیار لازم و حیاتی است، بخصوص محمدرضا گلزاری که سراسر زندگی اش را وقت دوستداران و طرفداران خویش کرده است .

فیلم آتش بس بهترین فیلم تاکنون بوده است . اما این دلیلی برای بازی خوب زوج هنری گلزار و افشار نیست ! علت، کارگردانی بی نظیر تهمینه میلانی است که این موفقیت را در فیلم یکی از ما دونفر با بازی بهرام رادان و السا فیروز آذر نشان داد . دختری که برای اولین بار به چشم مخاطبش خوش درخشید و نقش اصلی فیلم را بازی کرد . گرچه به پای آتش بس نمیرسد اما این را از آن لحاظ گفتم که در کلاغ پر نیز این زوج هنری همبازی بوده اند ، و همچنین در زهر عسل و 13گربه روی شیروانی که جفت هنری کنار یکدیگر قرار گرفتند نتیجه کار خوب نبود، اصلا خوب نبود وباز هم صدای افراد زیادی را درآورد . چون از سوپر استار توقع انتخاب بهتری می رود . محمدرضا گلزار هنرپیشه ایست که بازی در کنار او حتی اگر تکرار هم شود سخت است چیزی درون محمدرضا هست که جنس او را از بقیه سوا می کند . شاید اگر یک بازیگر تازه وارد شده به سینما اما قدرتمند، مثل الهه حصاری یا بازیگران توانمند قدیمی مثل ترانه علیدوستی یا همان نیکی کریمی خودمان که تجربه همکاری و بازی کنار گلزار را داشته است ، بتواند جفت هنری گلزار شود ، محمدرضا گلزار بتواند رل های خیلی ضعیف تر را بهتر بازی کند  . هر بازیگری جایگاهی در سینما دارد . دنیای سینما بنا به نیازش این جایگاه را نشان می دهد اما اگر کسی به سینما خیانت کند در این عرصه پیر و از چشم افتاده میشود و رسوایی ها و فسادهای اخلاقی اش بر همگان آشکار می شود . بهر حال الله جای حق نشسته است . نمیشود با لوندی و دلبری بازیگر سینما شد یا با اجرای مد و گام های کت والک توانست جایگاه هنری را حفظ کرد . محمدرضا گلزار بر خلاف تمام شایعات بیشمارش جز بهترین بازیگران مرد و در کل اگر جمع هم ببندیم کسی است که با توجه به فیس زیبا و جذاب ظاهری هرگز دل به لوندی نبسته است و بازیگری را هنوز یک هنر و یک عشق می داند، نه یک محل کار چون شاکردوست یا دمدمی مزاجی افشار که سال گذشته از سینما زمزمه های خداحافظی اش شنیده شد و نرفت و .... دیگر بازیگران .

یک هنرمند هر چه دارد از مردم سرزمین خودش دارد و زمانی به شهرت می رسد که بتواند دل مردم را به دست آورد . عکس و لوندی و جملات عاشقانه روزی رنگ می بازند و فقط عمل است که هرگز از یاد نمی رود و در سینه همه ریشه می دواند . مثل پرویز پرستویی یا سرکار لیلا حاتمی عزیز غرورآفرین و ... این بازیگران که نسبت به  هم نسلان خویش بسیار مقتدرانه تر عمل کرده اند تا ابد در ذهن ها حک شده اند . بین بد و بدتر قطعا بد جایگاه بهتری دارد .

 محمدرضا گلزار عزیز هم جز بازیگران ابدی است چرا که نام سوپر استاری را شایسته وار به دوش می کشد . اما نقطه ضعف او از نظر من دخالت ندادنش در انتخاب بازیگران است ! باید رنگ هر بازیگر را شناخت ، بازی افشار اگر در آتش بس آن هم به واسطه کارگردانی قوی تهمینه میلانی که همه چیز را عملی توضیح می دهد توانست زوج خوبی برای گلزار باشد، اما در 3فیلم بازی گلزار را خراب کرد .

محمدرضا گلزار عزیز باید از هوش سرشارش استفاده کرده و به نجوای دلش گوش کند ، یک فیلمنامه متوسط با بازیگران مناسب و درخور میتواند به یک اسطوره ای بی نظیر تبدیل شود حتی اگر ماجرایی بی کلام باشد .