این می تواند یکی از مزایای برگزاری نزدیک به هم جشنواره های فجر و برلین باشد. درست در زمانی که چند عضو هیئت انتخاب از کارشناسی بودن انتخاب ها و کیفی بودن قضاوت هایشان سخن می گفتند، فیلمی که به زعم آنها کیفیت لازم برای نمایش در جشنواره فجر را نداشت در جشنواره برلین پذیرفته شد.
به گزارش "کافه سینما" فیلم سینمایی "مادر قلب اتمی" به کارگردانی علی احمدزاده قرار است در بخش فروم جشنواره برلین به نمایش در بیاید. احمدزاده پیش از این و با "مهمونی کامی" سابقه حضور در جشنواره های جهانی را داشته است اما حضور و نمایش فیلم "مادر قلب اتمی" در چشنواره برلین می تواند تجربه تازه ای برای این کارگردان باشد. محمد رضا گلزار، ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی و مهرداد صدیقیان بازیگران این فیلم هستند.
گفتنی است روز گذشته بانی فیلم از نمایش فیلمی از جعفر پناهی در جشنواره برلین خبر داده است. فیلمی که مانند دو فیلم دیگر این کارگردان در سکوت خبری ساخته شده و با اعلام خبر نمایش جشنواره ای اش متوجه ساخته شدن آن می شویم. پیش بینی می شود نمایش این فیلم در این جشنواره جنجال های زیادی را به دنبال داشته باشد.
همچنین همانطور که مجید مجیدی در نشست خبری فیلم "محمد رسول الله" اعلام کرد احتمال نمایش این فیلم هم در جشنواره برلین وجود دارد یا لاقل سازندگان محمد رسول الله نسبت به این اتفاق امیدوارند.
امیر قادری در کافه سینما درباره این فیلم نوشته بود: این روزها فیلمهای جشنواره امسال فیلم فجر را میبینم و فعلا دارم سعی میکنم درباره آنها که هنوز حضورشان در جشنواره قطعی نشده، بنویسم. و بعد از ۳۶۰ درجه، این بار درباره مادر قلب اتمی. آن چه فعلا از تماشای آثار امسال دستام آمده، تلاش فیلمسازهای جوان، برای ورود به عرصههای درنوردیده نشده است. قرار نیست هنوز بهترین فیلمهایشان را بسازند، و از آن مهمتر، کمتر سعی میکنند دنبالهرو غولها باشند.
قبل از هر چیز ساخته شدن مادر قلباتمی، برای علی احمدزاده یک تجربه فرمی شجاعانه است. (توجه دارید باید طوری بنویسم که چیزی لو نرود.)
آسانترین راه را انتخاب نکرده و از آن مهمتر این که به غیر از یک سوم ابتدای داستان، تجربهاش را در مهمانی کامی، تکرار نکرده است. سراغ شیوه بیانی دیگری رفته که تجربهاش را در سینمای ایران کمتر داشتهایم. و طبعا... هزینهاش را هم باید بپردازد. وقتی در قالبهای معمول از پیش تعیین شده کار نمیکنی، باید بپذیری مسیر طولانیتری برای رسیدن به هدف طی کنی. این است که فیلم، روان نیست و نمیتواند به تعادل مورد نظرش در ترکیب مایههای واقعگرایانه و فانتزی برسد. روی ایده "برخورد طبقه متوسط با قدرت از کنترل خارج شده"، کار میکند، اما ضربهاش را از جایی میخورد که از موقعیت نامتعادل در لحظه نخست شروع میکند. به همین خاطر ضرب برخورد با موقعیت نامتعادل بعدی گرفته میشود. مسیرش در رسیدن از واقعیت به دنیای فانتزی هموار نیست و گاهی زیادی از خلق لحظههای غیر عادی و شگفتانگیز برای تماشاگرش، ذوقمرگ میشود. بعضی موقعیتها را هم تکرار میکند که به نظرم میشود در تدوین دوباره، کمی این مشکل، رفع شود.
این است که امکان دارد تعدادی از تماشاگراناش را پس بزند و در مواردی حتی از خودش متنفر کند. اما شجاعت در فیلمسازی یعنی همین. تا جایی که قرار نباشد این شجاعت، تبدیل به ادا شود. تکرار میکنم که جاهطلبی فیلمساز برای پیمودن راههای تازه، قابل ذکر است و اگر قرار باشد احمدزاده به سلاست و روانی مناسبی، در ترکیب میان مایههای مختلف و انتقال حرفاش برسد، زمان بیشتری برای تجربه نیاز دارد. او کوشیده قابلیتهای بیانی موجود در سینمای ایران را گسترش دهد، و در این مسیر در مواردی به نتایج درخوری رسیده است. از جمله همخوانی ترانه مایکل جکسون توسط گروه جوانها، یک اجرای دلپذیر نسبتا کوتاه از مهرداد صدیقیان، و محمدرضا گلزار مسلطی که تا به امروز ندیدهاید. کار اشکان اشکانی، مدیر فیلمبرداری هم خوب است.
احمدزاده مسیر سختتر و نتیجه یکهتر را انتخاب کرده. گفتم که. باید هزینهاش راهم بپردازد. قرار نیست به همین سرعت، به انتهای راه، به بهترین نتیجه، برسد.