نتیجه بزرگتر، بستگی دارد به طی کردن مسیر طولانیتر؛ با یک گلزار دیدنی/ یادداشتهای امیر قادری برای فیلمهای جشنواره فجر ۹۳/ این بار "مادر قلب اتمی"
امیر قادری: این روزها فیلمهای جشنواره امسال فیلم فجر را میبینم و فعلا دارم سعی میکنم درباره آنها که هنوز حضورشان در جشنواره قطعی نشده، بنویسم. و بعد از ۳۶۰ درجه، این بار درباره مادر قلب اتمی. آن چه فعلا از تماشای آثار امسال دستام آمده، تلاش فیلمسازهای جوان، برای ورود به عرصههای درنوردیده نشده است. قرار نیست هنوز بهترین فیلمهایشان را بسازند، و از آن مهمتر، کمتر سعی میکنند دنبالهرو غولها باشند.
قبل از هر چیز ساخته شدن مادر قلباتمی، برای علی احمدزاده یک تجربه فرمی شجاعانه است. (توجه دارید باید طوری بنویسم که چیزی لو نرود.)آسانترین راه را انتخاب نکرده و از آن مهمتر این که به غیر از یک سوم ابتدای داستان، تجربهاش را در مهمانی کامی، تکرار نکرده است. سراغ شیوه بیانی دیگری رفته که تجربهاش را در سینمای ایران کمتر داشتهایم. و طبعا... هزینهاش را هم باید بپردازد. وقتی در قالبهای معمول از پیش تعیین شده کار نمیکنی، باید بپذیری مسیر طولانیتری برای رسیدن به هدف طی کنی. این است که فیلم، روان نیست و نمیتواند به تعادل مورد نظرش در ترکیب مایههای واقعگرایانه و فانتزی برسد. روی ایده "برخورد طبقه متوسط با قدرت از کنترل خارج شده"، کار میکند، اما ضربهاش را از جایی میخورد که از موقعیت نامتعادل در لحظه نخست شروع میکند. به همین خاطر ضرب برخورد با موقعیت نامتعادل بعدی گرفته میشود. مسیرش در رسیدن از واقعیت به دنیای فانتزی هموار نیست و گاهی زیادی از خلق لحظههای غیر عادی و شگفتانگیز برای تماشاگرش، ذوقمرگ میشود. بعضی موقعیتها را هم تکرار میکند که به نظرم میشود در تدوین دوباره، کمی این مشکل، رفع شود.
این است که امکان دارد تعدادی از تماشاگراناش را پس بزند و در مواردی حتی از خودش متنفر کند. اما شجاعت در فیلمسازی یعنی همین. تا جایی که قرار نباشد این شجاعت، تبدیل به ادا شود. تکرار میکنم که جاهطلبی فیلمساز برای پیمودن راههای تازه، قابل ذکر است و اگر قرار باشد احمدزاده به سلاست و روانی مناسبی، در ترکیب میان مایههای مختلف و انتقال حرفاش برسد، زمان بیشتری برای تجربه نیاز دارد. او کوشیده قابلیتهای بیانی موجود در سینمای ایران را گسترش دهد، و در این مسیر در مواردی به نتایج درخوری رسیده است. از جمله همخوانی ترانه مایکل جکسون توسط گروه جوانها، یک اجرای دلپذیر نسبتا کوتاه از مهرداد صدیقیان، و محمدرضا گلزار مسلطی که تا به امروز ندیدهاید. کار اشکان اشکانی، مدیر فیلمبرداری هم خوب است.
احمدزاده مسیر سختتر و نتیجه یکهتر را انتخاب کرده. گفتم که. باید هزینهاش راهم بپردازد. قرار نیست به همین سرعت، به انتهای راه، به بهترین نتیجه، برسد.