برای خواندن آخرین سری دلنوشته های سال ۹۲ به ادامه ی مطلب مراجعه کنید...
ارسال دلنوشته هاتون ممنونم...
سال نو پیشاپیش مبارک...
مائده:
دلگیراست
از دنیآ و بی رحمی هایش
از بی کسی هآ و سکوت هآ!
این اوست که اینگونه خسته است
اویی که همیشه خوب بود و خندآن
اویی که خنده هآیش مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!
نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیش!
چون “تـو”، “او” نیستی!
پس لطفا قضآوتش نکن...
کیمیا 69:
بالاترین آرزویم برایت این است :
حاجت دلت با حکمت خدایت یکی باشد . . .
هوادار 4:
دلتنگی های منو هیچ قلمی نمی تونه بنویسه
دلتنگی های من از جنس سکوته
سکوتی که در چشمان تو فریاد می شود
فاطمه:
امروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن.هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده...تنهای تنها میون این همه آدم خیلی سخته.
دلم می گیره وقتی بهت فکر می کنم.دیگه خسته شدم از این همه لیخند زورکی ازاین همه بهونه الکی.
ای کاش یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم سرفه نمی کردم ونمی گفتم مثل این که سرما خوردم،اونوقت دیگه بهونه ی اشکام،رفتن پشه تو چشمم نبود.
خسته ام از جواب دادن های دروغکی،از این که به دروغ بخندم و اعلام رضایت بکنم تاکسی نفهمه روزگارم عالیه برای سوختن،برای نابودی.
من به اینا کاری ندارم دلم واسه تو تنگ شده
Rosenaz 78:
سکوت زیبا ترین و پر معنا ترین جمله ی دنیا...
آیسا:
دوری پایان عشق نیست لطیف ترین غم دنیاست
آزی جون:
عمق نگاهت زلالی درونت را به نمایش میگذارد
خواستنت را بی انکه لب بگشایی بی هیچ کلامی میشنوم
دوسداشتنت را دوست میدارم
مائده:
آقای گلزار...
برای جماعتی که گوشهایش را گرفته
فریاد تو
شبیه شِکلک در آوردن است
آرش:
قــدر چــیـزی را کـــه داری بــدان
قــبـل از ایـنـکـه زمــان بـه تـــو یـــادآوری کــنـد :
بایـــد قــدر چــیـزی را کــه داشــتـی مــی دانـسـتـی
کیمیا 69:
یادت تمام هستیم را در خودش گم میکند
مجنونتر از مجنون مرا در چشم مردم میکند
من بی حضورت ، “با تو” در یک خانه در ذهنم قرین
یاد تو قلبم را پر از حس ترنم میکند . . .
نازنین:
هرجاوهروقت که دلت شکست
خودت شکسته هایش را جمع کن..........
تا
کسی منت دست زخمیشو به
رخت نکشد
مارال:
به " تـــــــــــــو " کـــــه میرســـــم ...!
مکـــث میکنـــــم ...!
انگـــــار در " زیباییـــ ــت " چیـــــزی را ,
جـــــا گذاشتـــــه ام !
مثلــــــــــا"...
در صـــ ــدایت ... آرامـــــ ـــش ♥
در چشـ ــــم هایـــــت ... زندگـــــ ـــی ♥
آیسا:
چندان هم دور نیستی
فقط به اندازه ی یک نمی دانم
از من دوری
ارینمیدانم کجایی؟
مائده:
دیدن عکستــــــ تمام سهم من استــــــــــ
از "تــــــــو"
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا توقعش زیــــاد شود!
دل استــــــ دیگــــــر
ممکن استـــــــ فـــردا خودتــــــــ را از من بخواهد
نازنین بی قرار:
زندگی قافیه باران است
من اگه پاییزمو درختان امیدم بی برگ شدن
تو بهاریو به اندازه باران خدا زیبایی
کیمیا 69:
" تو "
در کنارِ خودت نیستی و نمیدانی
در کنار ” تو ” بودن
چه حالی دارد . . .
آیسا:
یادت باشه تا خودت نخوای هیچ کس نمیتونه زندگیتو خراب کنه یادت باشه ارامش رو باید تو وجود خودت پیدا کنی یادت باشه خدا همیشه مواظبته یادت باشه همیشه ته قلبت یه جایی برای بخشیدن ادما بگذاری گوش کن برات خوبه 1 منتظره هیچ کس در هیچ جای دنیا نباش اشگهایت را با دست های خودت پاک کن همه رهگذرند 2 زبان استخوانی ندارد ولی انقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند مراقب حرف هایمان باشیم 3 به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش انها به همان جا تعلق دارند یعنی دقیقا پشت سره تو 4 گاهی در حذف شدن کسی در زندگیتان حکمتی نهفته است اینقدر اصرار به برگشتنش نکنید 5 زندگی کوتاه نیست مشکل اینجاست که ما دیر شروع میکنیمدرد هایت را دورت نچین که دیوار شوند زیر پایت بچین که پله شوند ..... هیچ وقت نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت فردا هم هست .... ما تولین دفعه است که
تجربه بندگی داریم ولی اون قرن هاست خداست
..... فرداهایت قشنگ
..... دوستت دارم
بزن باران
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش
بزن باران
درخت و برگ خوابیدن
اقاقی..یاس وحشی..کوچه ها روزهاست خشکیدن
بزن باران
همه عشق را کشتن
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن
ولی باران ، تو با من بی وفایی
توهم تا خانه ی همسایه می باری
و تا من
میشوی یک ابر تو خالی
بزن باران
بزن باران..که تنهایم
سی سی:
♥ یه وقتایی حال و حوصله هیچیو نداری ...! ♥
♥ تو خودتی ...! ♥
♥ داغونی ...! ♥
♥ درد داری ...! ♥
♥ سختی میکشی ...! ♥
♥ اما نباید کم بیاری ...! ♥
♥ این زندگی دوزار ارزش غم خوردنو نداره ...! ♥
♥ اینو بدون ، این نیز میگذرد ...!!! ♥
کیمیا 69:
تو که باشی بس است
مگر من جز “نفس” چه میخواهم !؟
مائده:
چـِـقـــَـدر پـیـــراهــَـن هــاـےِ پـُـشتــــِ ویـتــریـنـــِ مَـغـآزه هـآ قَـشـَـنـگــَـنـد (!)
تــو را ڪـﮧ در آنـہـــا تَــصـَـوّر میـڪُـنـَمــ ...
وَسـوَســﮧـےِ خــَـریـدَنــِشـآنـــ بـﮧ ســَــرَمــ مـیـزنـــَـد . . .
اَمــ(!)ــا . . .
مـےـبـیـنــے (!؟)
فـقـط همین مـآنـدهـ بــود ...
اینـہــا نـبــودنـتـــْـ را بـﮧ رُخــَـمـ بِــِڪـِـشـَـنــد
ڪـﮧ "ڪِـشیـدَنــــد (!) ✘
شیرین:
ہیـــــچوقت ڪســے رو پــس نــزטּ ڪہ
בوستــ♥ ــت داره . . . مراقــــــبتہ . . .
و نگرانــــــــــــت میشــہ . . .
چـــون یــڪ روز بیــבار میشـــے و میبینــے . . .
مـــــــــاه رو از בســــت בاבے . . .
وقتــے ڪہ בاشــتے ســـــــتاره ہا رو میشـــمرבے
. . . !
نازنین:
عمورضا این مخصوص شما.
زندگی ما همین خنده های سادهء شماست
وقتی باتمام غصه هایتان می خندید
تاما ازتمام غصه هایمان رها شویم
آیسا:
غمگین تر از پاییز زمستونه که
بهار ندیده اما غمگین تر از اون منم که تو رو ندیدم
شادی:
عشق یعنی وقتی که قلب تو رو می شکنه تو با قطعه قطعه قلب شکستت هنوزم دوستش داری
…
هوادار 4:
این روزهای سخت از هر انگشتم یک هنر میریزد!
شبها می بافم خیالت را
روزها میکشم، دردهای نبودنت را...
و غروب ها هم ، و غروبها میرقصم
با ساز دلتنگی هایم...
بانو فاخته:
چه قدر دلم خسته و نم زده است از بازی این روزگار
تو را در آتش میسوزانند و من از عشق فریاد میشکم
اما بر سر من فریاد میزنی
و تن سوخته ات را از من میخواهی
من فقط به یادت آوردم سوختی
مائده:
آدم ها می آیند...
خودشان را نشان می دهند...
وقتی که برایت مهم نیست...
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان...
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان...
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را،
ماندنشان را...
وقتی که باورشان کردی...
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند...
می روند...
و تو می مانی با باوری که
آیسا:
چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟
چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا.....
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی
ساغر:
در فنجان قهوه ام
تصویر مبهمی از "تو" بود !
نمی دانم
"آمدن"
تعبیرش کنم
یا "رفتن" ؟!
به احتمال شعرهای من
"تو" می آئی !
کیمیا 69:
مثل قالی نیمه تمام … به دارم کشیده*ای
یا ببافم … یا بشکافم …
اول و آخر که به پای تو می افتم . . .
شادی:
میترسم از بعضی آدم ها
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻧد ، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ، ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ و نامهربانیﺷﺎﻥ را !
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭﻣﺤﺒﺘﺖ !
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺵ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ ﺳﺨﺖ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻨﺖ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ....!!!
آیسا:
زیبا ترین سلام ها از عمق جانم
به زیبا ترین افریده خدا
به رسم جاده ها از او دورم
ولی به رسم دل ...
با او هیچ فاصله ای ندارم
مائده:
آقای گلزار ﺷــﯿﺸــﻪ ﻫـﺎﯼ ماشین ﻭﻗـﺘـﯽ ﺿﺮﺑــﻪ ﺍﯼﻣــﯽ ﺧـﻮﺭﻧـﺪ ﻭ ﻣـﯽ ﺷـﮑﻨـﻨـﺪ رو دیدین !؟
دیدین که ﺷـﯿﺸــﻪ ﺧــﺮﺩ ﻣــﯽ شه
ﻭﻟــﯽ ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧﻤــﯽ ﭘﺎﺷــه !؟
ﺍﯾـــﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﻫﻤـــﺎﻥ ﺷــﯿﺸــﻪ ﺍﻡ ؛
ﺧــﺮﺩ ﻭ ﺗــﮑـﻪ ﺗــﮑــﻪ ،
ﺍﺯ ﻫــﻢ ﻧـﻤـــﯽ ﭘــﺎﺷـﻢ ﻭﻟـــﯽ ﺷــﮑـﺴﺘـــﻪ ﺍﻡ . . .
فاطمه:
چرا وقتی که آدم تنها میشه ،غم و غصه اش قد یک دنیا میشه ،
میره یک گوشه پنهون میشینه ،اونجا رو مثل یه زندون میبینه
غم تنهایی اسیرت میکنه ،تا بخوای بجنبی پیرت میکنه ،
وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه،
یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار،
توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه،
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه،
اون بالا باد داره زاغه ابرا رو چوب میزنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه
کیمیا 69:
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی ؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم بی جاست ، می دانی ؟
آیسا:
خواستن همیشه توانستن نیست گاهی فقط داغ بزرگی است که تا ابد بر دلت می ماند
مائده:
مـــن می نویسم
و
شایـــــــــد تـــــــو
نـــمی خوانی !
امـــــــــــا
مخــاطب که تـــ♥ــو باشــی…
مدیــــــونم اگر ننـــــــویسم…
فاطمه:
خب دیگه بسه!غم هارو میذاریم کنارحالا یه کم غصه می خوریم!(رژیم روزگارمون به هم نخوره.)
کیمیا 69:
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را !
چه دوستی پاکی دارند کفش ها ....
هر کدام که گم شود ان یکی
اواره می شود
مائده:
میـنویسم
برای تو
دیگران میآیند و میخوانند و میگویند : خوب بود...
اما آنها هرگز نمیدانند چه قدر سخت است
مخاطب نوشته هایت نداند که مخاطب خاص نوشـته های توست
کیمیا 69:
دردنـیـایـی کـه حـتـی روزی
روح خـودم هـم تـرکـم مـیـکـنـد
هـیـچ انـتـظـاری از دیـگـران نـیـسـت
آیسا:
سعی نکن متفاوت باشی
فقط خوب باش ......
این روزها خوب بودن
به اندازه کافی
متفاوت است
مائده:
بے تو چـﮧ فرقے مے کنه سـال چے باشـﮧ
چـﮧ فرقے مے کنـﮧ בلم مال کے باشـﮧ
ایـלּعکـسـا پر نمےکنـלּ جاتو برا مـלּ
פֿـاطره هات ببیـלּ چیکار مےکنـﮧ با مـלּ...
کیمیا 69:
همه عاشقا دارن چش تو چش همدیگه میخندن ، میخندن
من یه عمره واسه دیدن عشقم چشامو میبندم ، میبندم
آیسا:
سالهاست که این ترازوی دو کفه
تعادل ندارد.....
دست خالی و دل پر
هوادار4:
تنها نشسته ام...
اما تنها نیستم
" یاد تو " مجال تنهایی نمی دهد
مائده:
دعایم گرچه گیرا نیست...
دعایت می کنم امشب...
نمی دانم چه می خواهی...
از او خواهم برای تو...
هر آنچه در دلت خواهی...
شیرین:
ﺑـﺮﺍﯾتـــ ﺭﻭﯾـﺎﻫـﺎﯾﯽ ﺁﺭﺯﻭﻣﯿﮑﻨـﻢ ﺗﻤـــﺎﻡ ﻧﺸـﺪﻧﯽ
ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫــــﺎﯾﯽ ﭘﺮﺷــﻮﺭ
ﮐــﻪ ﺍﺯ ﻣﯿـﺎﻧﺸــﺎﻥ ﭼﻨــﺪﺗـﺎﯾﯽ ﺑــﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷــﻮﺩ .
ﺑـﺮﺍﯾتـــ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨـﻢ ﮐـﻪ ﺩﻭﺳتـــ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑـﺎﺷﯽ
ﺁﻧﭽــﻪ ﺭﺍ ﮐـﻪ ﺑـﺎﯾـﺪ ﺩﻭﺳتــــ ﺑــﺪﺍﺭﯼ ...
ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺁﻧﭽـﻪ ﺭﺍ ﮐـﻪ ﺑـﺎﯾــﺪ ﻓـﺮﺍﻣـﻮﺵ ﮐﻨـﯽ.
ﺑـﺮﺍﯾتـــــ ﺷﻮﻕ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨــﻢ. ﺁﺭﺍﻣــﺶ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨـــﻢ .
ﺑـﺮﺍﯾتــــ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨـــﻢ ﮐـﻪ ﺑـﺎ ﺁﻭﺍﺯ ﭘـﺮﻧـﺪﮔــﺎﻥﺑﯿـــﺪﺍﺭ ﺷـﻮﯼ
ﻭ ﺑـﺎ ﺧﻨـﺪﻩ ﯼ ﮐﻮﺩﮐــــﺎﻥ.
ﺑـﺮﺍﯾتــــ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨـﻢ ﺩﻭﺍﻡ ﺑﯿـﺎﻭﺭﯼ
ﺩﺭ ﺭﮐﻮﺩ، ﺑﯽ ﺗﻔــﺎﻭﺗﯽ ﻭ ﻧـﺎﭘـﺎﮐﯽ ﺭﻭﺯﮔــــــــﺎﺭ.
ﺑﺨﺼـﻮﺹ ﺑـﺮﺍﯾتـــــ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨـﻢ ﮐــــﻪ ﺧـﻮﺩتـــــ ﺑـــﺎﺷﯽ ...
فاطمه:
یه سلام قشنگ تقدیم به کسی که نامش در بهار من،یادش در اندیشه ی من،عشقش در قلب من و دیدنش آرزوی من است
آیسا:
مهربانی ات انقدر زیباست
که هر سنجاقکی
بدون ترس درکف دستانت
اب خواهد خورد
مائده:
دلم که برایت تنگ میشود
سرک میکشم
لابلای نوشته هایم
هیچ جای دیگری نیست
که اینقدر
پر باشد از " تـو "
سارا:
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت
تنها یــــک کلمه است
"میگذرد"
ولی دق می دهد تا بگـــذرد
ناشناس:
هزاران دست هم به سویــــــــم دراز شود
پــــــــس خواهم زد
تـنـــــها
تمنای دستان تـــــــــــو را دارم
بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است
وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی
که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای
مائده:
مثل پروانه ها
که جز آغوش گل
شب هیچ کجا نمی مانند
خوابش نمی برد دلم
جز در خیال تو